یکی از فیلم های پر فروش در حال اکران نوروزی اخراجی ها است ،نمی دونم دیدین یا نه ،اخراجی ها یکی از فیلم های حاشیه دار در سالهای اخیر بوده ، و حالا آقای ده نمکی با ساهتن شماره دو آن کولاک کرده ،من نه کارشناسم نه میخوام پام رو تو کفش کارشناسها کنم و کاری هم به نقدهای سیاسی ، هنری و ...که به این فیلم گرفته شده ندارم ، من هم از اخراجی های 1 خوشم اومد هم از 2.

به نظر من اخراجی های 1 میخواست نشون بده که جبهه خودش یه کارخونه انسان سازی بود و توهینی به خانواده شهدا نشده بود ، از قبیل مجید سوزوکی زیاد بودند که رفتن جبهه و متحول شدن.

و اما اخراجی های دو ، بد نیست قبل از اینکه برداشت خودم رو از فیلم بگم ،یه خلاصه ای رو از فضای کلی فیلم برای اونهایی که ندیدن شرح کنم.

همون برو بچه های اخراجی های1پایان عملیات در محاصره قرار میگیرند و اسیر میشوند ، در این میان حاجی و سید و حاج آقا هم اسیر میشوند و قرار میشود حاج آقا با برداشتن عمامه اش شناسایی نشه که روحانی است.

از بخشهای طنز که بگذریم ، بقیه ماجرا در اردوگاه اسرا ادامه پیدا میکنه ، 2گروه اسیر در اردوگاه هستند ،اسرای قدیم و اسرای جدید، ارشد اردوگاه که قدیمیترین اسیره ، به نام رسول شخصیت مجید سوزوکی در اخراجی های 1 رو تداعی میکنه.

اسرای قدیم بنای سازش با عراقی ها رو گذاشته بودند .با حضور حاجی و سید و حاج آقا در بین اسرای جدید فضای اردوگاه 2 قسمت شده بود ، گروهی معتقد به سازش و گروهی معتقد به اینکه مبارزه فقط در میدان جنگ نیست و اینجاهم ادامه دارد.

حرفهای حکیمانه حاج آقا و تندرویهای حاجی و سازش گروهی از اسرا با عراقیها و تغییر و تحول گروهی در این میان و شخصیت جوانمردانه رسول ماجراهای این فیلم را میسازد.

در بخش جانبی فیلم، هواپیمایی از مسافران ایرانی به مقصد مشهد توسط یک زن ومرد که در ابتدا هیچ وابستگی سیاسی نداشتند ربوده میشود ، در این هواپیما از تمام اقوام ایرانی نماینده ای وجود دارد ، کرد ، لر ،ترک و جالب اینکه خانواده همه بچه های اراذل و اوباش اخراجی های1 هم در این هواپیما هستند.در نهایت هواپیمای ربوده شده در عراق فرود می آید و طی ماجراهایی سرنشینان هواپیما در اردوگاه، اسرای خودشان را ملاقات می کنند.

فضای فیلم ، فضایی طنزآلود است و ممکن است پیام اصلی در این میان پنهان مانده باشد،در بخشی از فیلم رسول ، ارشد اردوگاه ،به علت اینکه اسرا قبول نکردند به خواست عراقی ها جلوی صلیب سرخ برنامه موزیکال اجرا کنند ، برای شکنجه برده شد و حرف های معنا دار حاج آقا ، و اینکه قرار شد او را برای ضمانت ببرند تا اسرا با آنها همراهی کنند ، پیام اصلی فیلم را تشکیل میداد.

برداشت شخصی من این بود که فضای اردوگاه اسرا ،نمادی از فضای سیاسی ایران بود ، عده ای سازش طلب و عده ای پایبند به اصول اعتقادی و ارزشهای سیاسی که در نهایت با جوانمردی رسول و حرفهای حکیمانه حاج آقا در برابر دشمن خارجی متحد میشوند و در صحنه آخر سرنشینان هواپیمای ایرانی به عنوان نمادی از مردم ایران شاهد اتحاد و یکپارچکی اسرا در مقابل عراقی ها و صلیب سرخ سرود ایران را می خوانند.

نکته جالب حضور خانواده مجید سوزوکی در میان شاهدان ماجرا بود ، آنها در ادروگاه پسر خود را ندیدند و در همان جا متوجه شدند که مجید شهید شده ، میتوان این برداشت را کرد که خانواده شهدا که خون عزیزان خود را نثار این انقلاب کردند شاهد تمام اقدامات و تصمیم گیریهای سیاسی ایران هستند و مسئولان باید این را همیشه در نظر داشته باشند.

رسول ارشد اردوگاه در پاسخ به آنان که خواهان همکاری با عراقیها بودند گفت : اینها برایشان فرق ی نمیکند ما حزب الله باشیم یا نه ، همین که امروز به ساز آنها برقصیم فردا با همه ما یکطور رفتار میکنند ، آنها دلشون برای ما نسوخته.

رفتار خوب حاج آقا با اسرای به اصطلاح مخالف حزب الله باعث شد در نهایت آنها متحد شوند.

امیدواریم ، سینما گران ما به جای پرداختن به داستانهای عشق و عاشقی بی مفهوم که تبلیغ روابط آزاد در جامعه است ، به تولید فیلمهای جذاب و ارزشی در جهت اقتدار ایران و رشد فرهنگی و دینی بپردازند.  

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]